Sunday 23 September 2007

شگفتی های روح آدمی

به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آویخته که شگرف ترین اعضای درونی اوست و آن قلب است که چیزهایی ازحکمت و چیزهایی متفاوت با آن در او وجود دارد . پس اگر در دل امیدی پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند .اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نومیدی بر آن چیره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد . اگر خشمناک شود کینه توزی آن فزونی یابد و آرام نگیرد . اگر به خشنودی دست یابد خویشتن داری را از یاد برد و اگر ترس آن را فراگیرد پرهیز کردن آن را مشغول سازد و اگر به گشایشی برسد دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد بی نیازی آن را به سرکشی کشاند و اگر مصیبت ناگواری به آن رسد
بی صبری رسوایش کند و اگر به تهیدستی مبتلا گردد ، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش کند ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زیادی سیر شود ، سیری آن را زیان رساند . پس هرگونه کندروی برای آن زیانبار و هرگونه تندروی برای آن فسادآفرین است ./حکمت 108 نهج البلاغه

کی میتونه ادعا کنه که هیچوقت دچار طمع ، حرص ، نومیدی ، تأسف و ... نمیشه ؟
خدایی خوب بودن چقدر سخته

I dance for you !

In the darkness
At the night
I had a dream
In the dream you are my lover.

Anothere day goes by
I feel the emptiness inside me
and the pain of ages resides inside my soul .
I dance for you, i'm all for you
it's in your eyes your breath upon my lips
I dance for you, you are my lover.

I dance for you, i'm all for you
you hear me cry your kiss upon my lips
I dance for you, you are my lover .......

http://www.iransong.com/g.htm?id=25484